ی پسره مجازی اشنا شدیم اقا عکسمو فرستادم
یه چند روز حرف زدیم
گف ادرستونو بده منم دادم
فرداش مامان باباش اومدن واسه اشنایی خونمون😂بدون هیچچ هماهنگی پاشدن اومدن خونمون برگای باابام ریخته بود 😂
مامانم مجبور شد راشون بده اقا بابام عصبی شده بود گف بچس و فلان نمیشه بعد اونا ب زور شماره دادن گفت خبر بدید بهمون و رفتن...
منم پسره رو ندیده بودم از نزردیک
قرار گذاشتیم پسره رو دیدم گفت واقعا خدشگلی دستامم ۲ بار بوس کرد
ولی نمیدونم چند روز بعدش بهم محل نمیداد اصلا و دیگ منم کات کردم
خب وقتی خوشش نیومد چرا دستامو بوس کرد؟
اینم بگم قدش یکم ازم کوتا تر بود انگاری و کوچولوتر بود