تو تاپیکهای قبلم گفتم اکثرا در جریان زندگی سمی من هستین
اگ جای من بودین شوهرتون الکی دعوا راه مینداخت خودشو میزد مینداخت گردن شما ازتون شکایت میکرد
بعدشم بدون حجاب با لباس خونه پرتتون میکرد با مادرش و در حضور پدرش و دوست مطلقه مادرش ک زن جالبی نیس طبق گفته های مادرش بعدم قفل در و همون لحظه سریع عوض میکرد و همه چیتون میموند اونجا و نه گوشیتون ک پدرتون خریده و ۱۰۰ ت پولش بوده لباسا و کیف و کفش،و لوازم آرایشی پوستی هر چی ک خانوادتون براتون خریده بودن بعد بیرون انداختن شما به همراه خاهرش میرفت از خونه ورمیداشت چجوری دلتون و آروم میکردین
جهیزیم هم اونجاست و هنوز برای استرداد دادگاه تشکیل نشده
من فقط ی هفته بود رفته بودم خونه شوهرم بدون عروسی و مجبورم کرد مهریمو ببخشم تا ببرتم سر زندگی ۲۱۴ تا مهریه بود ۳۰ تا سکه موند و همخ چیش ب اسم خانوادشه
ازش خاستم لاقل مدارک شناساییمو بده اونارم نداد
شما جای من بودین چجوری دلتون و آروم میکردین
عین همین بلاهارو منتها جوری ک برای مرد باشه سر دادمادشون اوردن دخترشون تو پروسه طلاقه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تنها راه جدایی است حواست باشه بقیه سکهها رو هیچ وقت نبخش بالاخره یه روز میرسه که اموالش بشه به نامش
بعداً بالاخره میچرخه دنیا به سرش میاره الکی نیستش که به یکی ظلم کنی و قسر در بری با جدایی از اون میتونی خودتو التیام بدی یا اینکه شوهرت آدمیت به خرج بده و بیاد به دنبال تو باهات زندگی کنه شاید یادت بره