دو تا دختر جلو من بودند تو بازار به پوششون کاری ندارم به خودشون ربط داره ولی راه میرفتند چپ و راست به فروشنده های اقا یا پسرایی که رد میشدن میگفتند چصی چصی و بعدم به طرز وحشتناکی میخندیدند
لعنت به مجازی که عادی میکنه این چیزا رو زمان ما چص از دهن پسر میومد بیرون میگفتند بی ادبه