یه همکلاسی دارم دوسال بود گیر داده بود که میخوام بیام خونتون.رفته بودم مشهد اینم مشهدو بهونه کرد اومد خونمون منو ببینه.من خیلی بدم میاد از آدمایی که میان خونمون پا میشن همه جای خونه و کمد و کشو هارو هم حتی نگاه میکنن.بااین دوستمم صمیمی نیستم،همکلاسی هستیم.اومد و ازش پذیرایی کردم بعد پذیرایی گفت من دارم میرم حمومتو نگاه کنم بینم تمیزه یا نه.منم گفتم به حموم چیکار داری؟هیچی نگفت.پاشد رفت اتاق خواب بعدم در حموم رو باز کرد،منم با شوخی از پشت گردنشو گرفتم هلش دادم اونور گفتم کارت خیلی زشته فوضولی میکنه.در حمومم بستم.بعدم زدیم زیر خنده،ولی خیلی فوضول بود خوشم نیومد
بدم میاد از آدمایی که میرن مهمونی فوضولی کنن و همه جارو برن نگاه کنن.تازه کشوهامم میخواست نگاه کنه اجازه ندادم
عجب آدم داغونی بوده
ایول ازت خوشم اومد
همچین آدمی یعنی هس؟
منم از ادم فضول بدم میاد
تازه یه دوست داشتم علاوه بر اینکه فضول بود حسودم بود و چشم خیلی شوری هم داشت
منم همیشه میخوام ببینمش لباسای کهنه میپوشم میگه چی خریدی میگم هیچی خونمون هم خیلی ساله دعوت نمیکنم
منم یه همکلاسی داشتم با اینکه زیاد صمیمی نبودیم پیله کرده بود میخوام بیام خونتون
خیلی برام عجیب بود که چرا اون منو دعوت نمیکنه و درحالی که من بهش تعارف نمیزنم گیر داده بیاد خونمون
یعنی اونم قصدش فضولی بود؟😂
هم پشتم حرف میزنه هم تو روم
خیلی سم هست
فوق العاده هم ادم کنترل گری هست همش میخواد بگه چیکار کن چیکار نکن هر دفعه دماغشو میسوزنم میگم نظرت برام مهم نیستا باز نظر میده اینو بپوش موهاتو فلان کن و ....
بهش گفتم ببین زیاد بری رو اعصابم میذارمت کنارا یه دفعه ده سال باهاش قطع رابطه کردم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
5 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
