پسرم یکسال و نیمه اس یه دختر کلاس چهارمی فوق العاده لجباز هم دارم معلم امسالشون خیلی تکلیف و درس میده همش یکسره باید بگم بشین درس بخون بخون بنویس .... کوچیکمم اذیت میکنه
بعد یه مهمون که میاد یا اصلا حرف اینکه قراره بیان خونم رو میزنن ناراحت میشم دست خودم نیس چون من همینجوریشم به کارام نمیرسم قتی مهمون بیاد دیگه نور علی نور راه دور از خانواده خودم هستم اصلا بهشون تعارف نمیزنم باز اونا میگن دنبال یه تعطیلی هستن که بیان اینجا 😒 ولم کنید
خیلی سخته کل خونه رو دیروز جمع کردم الان بمب خورده
ولی در کل باید مدیریت کرد
کم کم شروع کن ب تمیز کردن عمقی خونه
روزی ی کابینت ی اتاق اگ عمق خونه تمیز باشه
تمیزکاری روزانت کمتره اخر هفته ها بچت بزار پیش دخترت و چند وعده غذای نیمه اماده درست کن بزار فریز
من هم راه دورم . نه حوصله دارم برم نه حوصله مهمون . شب موندن مهمون خیلی سخته.
مهمون که بیاد توقع داره من سه وعده جلوشون بپزم و بشورم و بردار و بزارم یکیشون قاشق واسم نمیشوره بخدا
دخترم تکالیفش رو انجام بده هنر کرده نمیخوام برام بچه نگهداره
پسرم همه جارو ریخت و پاش کیکنه الان اومدم توی اتاق لباس هارو تا کنم بزارم توی کشو اومد همه ی اونایی ک توی کشو هم بود ریخت بیرون منم دیگه اعصابم نکشید اومدم تو گوشی
دیگه این وسط مهمون چند روزه رو اصلا نمیتونم تحمل کنم
حق داری منم بااینکه بچه هام کوچیکم نیستن مهمون گریز شدم چون هم اونجور که دلم بخواد نمیتونم پذیرایی کنم دستمون خالیه هم اوضاع احوال خونه ووسایلام خوب نیست شوهرمم مهمون دوست نیست بامهمون گرم نمیگیره اخلاق مهمون داری نداره منم چندساله نه رفتی دارم نه اومدی فقط خونه مامانم میرم
خونه ی اونایی ک بچه مدرسه ای دارن بچه کوچیک دارن بی دعوت نرید بخدا سخته میرید کمک کنید فکر نکنید هتله
عیب نداره سخت نگیر 😇
