من اومدم به امیدش شهر غریب...
قرار نبوده انقدر ماموریت بره ولی پیش اومده حتما تو هفته چند روز رو باید بره ...تازگیا به خاطر من گفته نمیام
از اون طرف ...عصرا میره جایی تدریس برای درامد بیشتر و بعدش میره بسیج ...جلسه تا الان نیومده
بیش فعاله کلا
وقتی هم میاد دائم شوخی میکنه باهام ، شوخی های خرکي و پسرونه!که میگم کاش بره
واقعا بغض گلومو گرفته....