دیگه خسته شدم مثل جنازه شدم دانشگاه کار درس
یه ساعت خواب ندارم !!!!!
به داداشم تو نمی تونن بگن همه دراختیارشن حتی درسم نمی خونه
اون این ور اون ببرن
از بی خوابی و خستگی دارم کور می شم
اومده یه ریز فحش زشت می ده
خوبه دید دختر دوستش دختر دوست پدرم همه شون هم سن و سال من بودن مردن
گفتم منم خودم می کشم می شم سومیش
دیگه تاب و توان ندارم کلاس سنگین درس و از اون ور کار
بعدم مادرم بیاد فحش رکیک بده