رفتم جلسه قبل از اینکه شروع بشه معلمش کشیدم
کنار گف می خوام راجب فلانی باهات حرف بزنم
گفتم بفرما ک گف مشکلی چیزی داری تو خونه
یا تو و باباش زیاد دعوا میکنین
یا تو گفتی ولش میکنی بری خیلی تعجب کردم
چون اصلا جو خونمون خیلی ارومه
به روح مامانم ن من نه شوهرم اصلا جلوی پسرمون
بحث و دعوا نداریم مگر تو پیام
اصلا نمیزاریم بچمون متوجه بحثمون بشه
بخصوص همسرم چون اون کلا صبورتر از منه
نمیزاره بحثی اختلافی چیزیم باشه اصلا کش یا
ادامه دار بشه سریع کوتاه میاد
گفتمش حالا پسرم چیا گفته مگه
میگه بهم گفته اگه بهم بی توجهی کنی قهر میکنم
میزارم میرم یا خودکشی میکنم
واقعا دهنم وا موند بچه ی من خودکشی نمیدونم
از ما ک نشنیده اصلا وا رفتم اونجا ک مگه میشه
اخه یه بچه ۶ ساله معنی خودکشی رو بدونه
گذاشتم تا اومدیم خونه از پسرم سوال کردم چیا گفتی
ک همون حرفای اول خانمش رو گف ولی کلمه
خودکشی نگف بعد گفتم مامان میدونی خودکشی
یعنی چی یکم فکر کرد بعد گف یعنی میزارم میرم
متوجه شدم اصلا این کلمه رو نگفته چون نمیدونه
یعنی چی فقط دید من پرسیدم الکی یه چی پروند
من همونجا به معلمش ک اتفاقا اشنا هم هس
و کاملا رو خانوادمون شناخت داره
گفتم فقط لوسه چون خدا بعد ۱۰ سال بهمون بخشیدش
وگرنه اصلا بی ادب و پرخاشگر نیس
چون اصلا پرخاشگری ندیده ن از جانب من ن باباش