توروخدا راهنمایین کنید عزیزان
ما ماشینمون خیلی داغون بود با کلی پس انداز امثال 700تومن جمع کردیم که ماشین بخریم از اون 700..300تومنشو برادر همسرم به خواست خودش قرض داد گفت یه چیز خوب بخرین تا سال دیگه هم پول و نمیخوام کلا خیلی آدم خوبیه همه این ده سال برعکس همشون برام برادری کرد مرد عاقلیه 40سالشه ولی مجرده
چون مشغله زیادی داره
خودش ماشینشو فروخت خونه خرید 3ماهه ماشین نداره
الان دور هم نشسته بودیم یهو مادرشوهرم گفت خب سعید )شوهرم(که داره ماشین میخره داداششم ماشین نداره سعید که تا نصف شب سر کاره داداششم داره میره سر کار روزا با ماشین بره بیاد یعنی ماشین ما
بچه ها بقران من آدم بد ذاتی نیستم ولی ذوق اون ماشینو دارم همیشه حسرتشو داشتم عین بچم برام عزیزه نخوردم نپوشیدم بخرمش نه چیزی از کسی قرض میگیرم نه قرض میدم چون رو وسایلم حساسم بقران یک بارم از داداشش اون موقع ماشین نگرفتیم من خیلی میترسم از امانت
الان دلم نمیاد ماشین نو رو بدم یکی دیگه سوار بشه از یه طرف میگم بابا دختر طرف بهت پول قرض داده زشته این اداها چیه
ولی دلم طاقت نمیاره حس میکنم صاحبش نیستم
حالا فک نکنید داداشش خودش چیزی گفتا نه بنده خدا همش میگه زنداداش ماشین خودته به پول من فک نکنی یه وقت
زیادم به ما قرض داده بار اولش نیست
ماشینم به نام منه میشه راهنماییم کنید چجوری دلمو آروم کنم
نگین خب قرض نگیر دیگه گرفت این داداشا جونشونو براهم میدن من گفتم نگیر محلم نزاشت خب حقم داره همش کمک همن کنار همن براشون عادیه برعکس داداش من مه 500هزار خواستم گفت ندارم بدم به من چه