یه آدم چشم چرون و منحرف و دست بزن داره و عقده ای و مریضه مظلومیت مامانمو میبینه سو استفاده میکنه امروز برگشته به مامانم میگه تو برو طلاق بگیر سکه هاتم نمیدم بچه هام ماله من زنای مطلقه دور سرم میگیرد
مامان من فقط یبار گفته بود نفهمی برگشته بود سر مامانمو با مشت کوبیده بود
یه آدم بهانه گیر و عوضی با این پول چندانی نداریم فکرش دنبال صیغه کردن و این جور کثافت کاریاست
مامانم واقعا داره منو دق مرگ میکنه چرا هیچکاری نمیکنه چرا تهدیدش نمیکنه؟ آخه واقعا موندن تو این زندکی با فشار روانی و استرس روزانه ارزش داره؟ خودمم تو سرچ گوگلش دیدم دقیقا موقع هایی که مغزش دنبال اون چیزاست سگ میشه تو خونه
ترو خدا دعا کنید مامانم و من و داداشم ازین آدم نجات پیدا کنیم یا خودش آدم بشه امروز من کاریش نداشتم داشتم نگاش میکردم کمربندشو برداشته اومد سمت من که بزنه میگه سرتو خرد میکنم دعا کنید خدا عجز ناتوانی بزنه به تنش دیگه به ما کاری نداشته باشه
*این حرفای دختر خالمه نشستم کنارم میخونه کامنت هاتونو