حپاقل دانشگاه میری سرگرمی منکه صبخ تا شب خونم الکی الکی بحث داریم نگاه های بد و حرفایی که دلمو میشکونه دیگه فقط آه میکشم اینقد ناراحتم حرفی به زبونم نمیاد بعضی روزا
مهم نیست البته دیگه کم کم دارم قبول میکنم چه جایگاهی تو خونمون دارم ولی خب همیشه که اینجوری نیست یروز میرم