۲۹سالمه با گوشیش که حرف میزنه همش میگه اینو نمیدونم چرا کسی نمیبینه بیاد بگیره با حال ترحم حرف میزنه یا هی به من میگه داری نون منو میخوری شدم کوزت تو خونه نه لیوانشو یبار حتی بشوره نه چیزی توقع داره هرروز خونه روتمیز کنم پوست دستام همش کنده شده همش با گوشی با دوست پسرش حرف میزنه ارایش میکنه میره بیرون یا خودشو بامن مقایسه میکنه در حدی خودخواهه که جایی افتاب باشه به من میگه بیاجلوافتاب وایسا من ژل و بوتاکس و پوستم خراب نشه انقدر که واسه مرد غریبه وقت میزاره برای زندگیش یامن نمیزاره ناراحتی اعصاب گرفتم خدایا منو نجات بده