هی به همسرم نگاه میکنم میگم تووو الاننن شوهر منی؟؟
میگه خودت چی ؟ الان مال من شدی تموم؟😁
هی شناسناممو نگاه میکنم بیشتر باورم نمیشه
وقتی شناسناممونو گرفتیم بار اولی که اسمشو دیدم تو شناسنامم ،لحظه ای رو یادم افتاد که برای اولین بار دیدمش ولی اسمشو نمیدونستم،شبانه روز بهش فکر میکردم و اسمشو نمیدونستم و تو لیست کلاس میگشتم ببینم چه اسم نااشنایی میبینم و اخرشم اسم یه پسر دیگه رو فکر میکردم اسم همسرمه ، بعدم برای فهمیدن اسمش رفتم سر کلاسش ،ردیف اخر نشسته بودم منتظر بودم تا اسمشو بفهمم🥲 وقتیم فهمیدم انگار دنیارو به من داده بودن🥹
اولین باری که مکالممون از
سلام خوبین ؟
تبدیل شد به
سلام خوبین ؟ چخبرا ؟
و من ذوووققق زده ازینکه واییییییی این پسره ازم پرسید چخبرااااا 🥹
اولین باری که باهم هم قدم شدیم و من داشتم فکر میکردم چقدر ارومه و قشنگ صحبت میکنه
و گاهی که من حرف میزدم و با لبخند هی به زمین نگاه میکرد و گاهیم نگاهشو میاورد بالا و چشم تو چشم میشدیم و خیلی قشنگ لبخند میزد 🥲
بار اولی که باهم رفتیم بیرون و حواسم پرت بود و سرمو که اوردم بالا ،دیدم خیره نگام میکنه و قند تو دلم اب شد 🥲
زمانی که تو کتابخونه رفتم بالای سرش و وقتی سرشو اورد بالا و نگام کرد من انقدر غرق نگاهش شده بودم که نفهمیدم چی داره میگه …
اینجاست که شاعر میگه:
حواسم نبود و نفهمیدم ،ناگهان دیدم عاشقت هستم
حواست نبود و نفهمیدی در همان یک دم ،دل به تو بستم 🥲