ینی دعوا که نه مامانم تبدیلش کرد به دعوا
سر چی؟
سر اینکه نمیذاره من درست پول خرج کنم انقدر میره رومخم که به کمترین چیزا برای خودم و دیگران قانع میشم
فردا جلسه دفاعمه انقدر گفت نمیخواد گل بخری و همون گلی که برا فارغ التحصیلیت خریدیمو ببر سر دفاع یا اگه گل خریدی یه گل کوچیک بخر که رفتم مغازه یه گل کوچیک که دوتا دونه گل تو یه باکسه رو خریدم ۶۰۰
بعد دوستمم باهام بود اونم یه گل خرید واسم ۶۰۰
حالا واسه عقد همین دوستم رفتنی باورتون میشه نذاشت من کادو ببرم؟ من دزدکی ۳۰۰ گذاشتم تو پاکت بهش دادم
حالا که واسم گل خرید ۶۰۰ خیلییی شرمنده شدم که اون روز ۳۰۰ بردم واسه عقددد🤐
اومدم گفتم تقصیر توئه مامان منو هی شرمنده میکنی
قبول نمیکرد که هی میگفت حالا تو واسه عروسیش ببر حالا خودش و مامانش مگه کم دارن که اینو خریدن واسه تو تو مغذب شدی
اصلا حرف همو نمیفهمیم
تهشم نشسته گریه میکنه انگار که من چیکارش کردم
