خیلی ناراحتم حد نداره اصلا ....
همسرم خیلی مرد موجه و خوبی بود و هست
گاهی عصبانیت های یهویی داشت ولی در کل مرد عاشق و خوبیه برا زندگی مشترک
حالا امروز عصر میخواست بره جلسه قبلش صدای دعوای مادرشوهرم باهاش کل اپارتمان برداشت، البته فقط صدای جیغ و داد مادرشوهرم میومد
نمیدونم چیشده اصلا
الان هم صدای پدرشوهرم اومد داد میزدن و مادرشوهرمو فحش داد و...
وای آبرو مون جلو بقیه واحد ها رفت ...
استرس گرفتم نمیدونم چخبره اصلا این زن دیوونه چشه باز
نمیخوام ب شوهرمم پیام بدم
و از این بیشتر میترسم چندبار از این عصبانیت ها از شوهرم دیدم ولی با من خیلی خوب و مهربون و کمک بوده تا الان
میترسم عوض بشه اینجوری بشه🥲🥲🥲
خیلی ترسیدم تنها نشستم ی گوشه🥲🥺