2777
2789
عنوان

دعوت رو رد کردم چون سرما خوردم

188 بازدید | 14 پست

خانوما من یکی دو روزه علائم سرماخوردگی دارم ینی مطمعنم که دیگه سرما خوردم

امشب یجا دعوت شدیم من رد کردم اون دعوتو 

تشکر کردم و بابت لطفش ممنون شدم و گفتم معذورم از اومدن ، کسالت دارم و سرما خوردم .

هم اینکه نوزاد دارن هم اینکه تعداد مهمونا یکم زیاده



میزبان بهش برخورده و گفت یه سرما خوردگی چیه دیگه

الان همه سرما خوردن تو این فصل همه جام میرن

بگو نمیخوام بیام😐

   متاسفانه روانم دیگه یاری نمیکنه صبوری کنم ، تذکر بدم ، یادآوری کنم یا قهر کنم که باهام درست رفتار بشه فقط دارم حذف میکنم .

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عجب ادمایی پیدا میشن حالا اگه میرفتی بچش سرما می‌خورد میگفت طرف شعور نداشت سرما خورده نیاد مهمونی

دقیقا

   متاسفانه روانم دیگه یاری نمیکنه صبوری کنم ، تذکر بدم ، یادآوری کنم یا قهر کنم که باهام درست رفتار بشه فقط دارم حذف میکنم .

برو خب اونا که مشکلی ندارن 

با پدرمادراتون مهربونتر باشین اونا هم اولین بارشونه که زندگی رو تجربه میکنن💗بیا پای قسمت نزاریم چه قدر خودت را عذاب میدهی،این چیزهایی که از آن شکایت میکنی،همان زندگی ست،هرگز برای هیچکس یا در هیچ زمان،بهتر از این نبوده آقا سلام!میشه به من اجازه بدی؛ بازم بیام…دیگه تموم میشه همه دلتنگیام!🕊️🤍

خدایا چه دوره ای شده

میری یه جور، نمیری یه جور

خب به درک میرفتی همه شونو مریض میکردی وقتی تفکرشون اینه🤣

مادر فرزند پذیر💕با مردم زيبا سخن بگوييد تا پاسخ زيبا بشنويد .امیرالمومنین علیه السلام

عحب آدمی بوده خوب کردی گفتی از وجدانت خوشم اومد 😍خیلیا سرمامیحورن میرن مهمونی بقیه رو هم مریض میکنن

من تو خونه خودمم ماسک میزنم

اصلا سعی میکنم تا بهتر نشدم بیرونم نرم


   متاسفانه روانم دیگه یاری نمیکنه صبوری کنم ، تذکر بدم ، یادآوری کنم یا قهر کنم که باهام درست رفتار بشه فقط دارم حذف میکنم .

خدایا چه دوره ای شدهمیری یه جور، نمیری یه جورخب به درک میرفتی همه شونو مریض میکردی وقتی تفکرشون اینه ...

حالا یه عطسه بکنن منو مقصر میدونن

نرم هم میگن الکی اینو بهونه کرده که نیاد

   متاسفانه روانم دیگه یاری نمیکنه صبوری کنم ، تذکر بدم ، یادآوری کنم یا قهر کنم که باهام درست رفتار بشه فقط دارم حذف میکنم .

کاش همه مث شما بودن

یه بیرون میری صداها گرفته و سرفه و عطسه یه ماسک هم نمیزنن


تو خنکی اونور بالشتی، چایی بعدکاری، سیگار نیمه شبی، تو اولین بارون پاییزی، بوی کتابای نویی، بغل شدن وسط گریه ای، بوی خاک بارون خورده ای، تو شیرینی اولین حقوقی ، بوی خوب لباس نویی، تو بوی یاسی، آب رو آتیشی، رنگین کمون بعد بارونی، تو مجموع احوالات خوب جهانی. تو بوی رنگی؛ تو بوی چوبی؛ تو بوی کتابی؛ تو ترکیب قشنگ خاک و بارونی؛ تو مثل ته دیگ ماکارونی؛ ترکیب خفن نون و پنیر خامه ای و سبزی؛ تو مثل یه آسمون آبی با ابرای تیکه تیکه شده ای؛ تو به اندازه نوازش انگشت رو کلیدای پیانو قشنگی؛ تو مثل یه مسافرت با رفیقایی؛ به اندازه اهنگ مورد علاقم بهم ارامش می‌دی؛ تو مثل هر چی حس خوبه تو زندگی منی، تو همه قشنگی های زندگی واسه منی(لامخاطب)   خلاصه که کاربری غروب سیزده بدرتونم،قبل ترها به دلایل نامشخص تعلیق شدم و به نشانه قهر یک سالی نیومدم سایت  خواستگار ناقص العقلم پادرمیونی کرد و این شد که دوباره عضو شدم  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792