من همونی امک خواهرم فرار کرده
خواهرمو ومدارک خانواده رو با هزار بدبختی پیدا کردم
ابجیم طلا ها رو برده گفت نبردمفلان جاست
منم ب داداشمگفتم فلان جا رو ببین آبجی گفت اونجاست
نگو نصف دیگشون رو میگه بعد داداشمگفته ک ابجی من میگم فلان جاست نگو از داداشممخفی کردن ک ممکنه اون بدزده
بعد مامانم امروز زنگ زده بچه هامو با بدترین لحن نفرین میکنه
۴۲ روزه از ترمینال بگیر تا دادگاه پاسگاه محل کار دوس پسر ابجیم رو دارمشخم میزنمک پیداش کنم
آخرم بجای دستت درد نکنه
بنظرتون نفرینش بگیره
من چه کارکنم