منو یادتونه؟ (تاپیک قبلی هست)
خلاصش میکنم شوهرم و دخترخالم ک ازمجردی عاشق هم بودن بنا ب دلایلی بهم نمیرسن و هرکی میره سر زندگیش دختره از شوهرش جدا میشه و خلاصه سرنوشت دوباره اینا رو میزاره روبرو هم
من ی حسی بهم میگه ک اینا باز رابطشون شروع شده فقط ی حس بود مطمئن نبودم کاربرای اینجا بهم گفتن ب حست اعتماد نکن و باشوهرت اشتی کن همینکارم کردم