شعار نیست
چون به همین راحتیا هم نیست
منم وابستش بودم دوستش داشتم و خاطره های خوبمون خیلی بیشتر از بدامون بود و پیش خودم گریه هامو کردم و دلتنگی ها رو گذروندم و هنوزم گاهی دلم میگیره و بعضی وقتا نبودش یادم میاد و جای خالی شو احساس میکنم
چون به لحاظ احساسی همه جوره قبولش داشتم ولی منطقی دیگه نه و این خیلی سختتره چون احساس زورش بیشتر از منطقه
ولی من برای سلامت روانم همه سختی هاشو به جون خریدم
اولش خیلی سخته ولی به مرور بهتر میشه و میفهمی داشتی چه ظلمایی در حق خودت میکردی و خبر نداشتی
ان شاالله که همیشه خوشبخت باشی و راضی