خیلی بی احساسه البته نسبت به من دیدم چطوری به خانوادش عشق میده من از خانواده محبت ندیدم یادمه مامانم رفته بود پیش یه فالگیر گفته بود به دخترت توجه کن اومد بهم گفت بذار ببرمت دکتر اونوقع حالم خیلی بد بود یادمه دیگ توجه کردن خانوادم برام از یه لحظه به بعد مهم نبود اما سنگینی که رو دلم بود هنوز حسش میکنم
الانم همون حسو دارم یه وقتا مثل الان میاد حس میکنم از دلم داره میره شوهرم البته هنوز عروسی نکرفتیمو عقدیم
اومدم یکم دردو دل کنم فقط