بابام
ولی یکی دو روز فقط بمونم و برگردم
البته چون دورم ازشون همیشه خیلی دیر میرم مثلا 9 ماه یکبار
پای همیشه ده روز میموندم خونه بابام
این سر فقط یکی دو روز
ولی از حرف حدیث های مادرشوهرم میترسم
چون با اون زندگی میکنم
میدونم کنجکاو میشه میپرسه خیلی فرصت طلبه ک بعد میزنه تو روم
پ ن: دلخوریم از اونا اینه ک مامانم اینا کل فرق میزارن بین منو بقیه خاهرام
اون یکی داماد پشت شوهرم دروغ بافته اینها حرف دامادو باور کردن چقدر قسم خوردم ولی باور نکردن
گفت نباید شوهرت پا تو خونمون بزاره