وای خیلی بده پیش مادرشوهر زندگی کردن

من اگه به جات بودم اصلا خجالت نمی کشیدیم راحت هر چی دلت خواست از یخچال بردار یا چیزی هوس کردی بپز تلویزیون هم ببین کدوم برنامه رو دوست داری بشین ببین زندگی رو به خودت با نادونی اون تلخ نکن 

اگ مادرشوهرت خوبه چی میشه میری بعدش خونه خودت راحت اجاره نشینینی چیه اخه

خدا به داد مادرشوهرت برسه مجبور شده از ترس مهریه شما رو تو خونه راه بدن حالا باید چهار چشمی حواسش باشه دوباره چیزی برنداری بگی کار من نبود دزد اومده

بگو به همسرت راحت نیستی خونش یموقعه بگو ک حال همسرت خوبه 

چرا خجالت بکشه وقتی با مادرش طلاهایی که شوهرش خریده دزدیدن مکه خجالت کشیدن؟تازه پسره رو تهدید کردن اگر طلاها رو بخوای شکایت می‌کنیم مهریه میگیریم پسره ترسید دیگه زنش رو طلاق نداد

جدی میگی ؟! من فقط همین تاپیک اسی رو دیدم اصلا از ماجراهای قبلش اطلاع نداشتم

خودش اینارو تعریف کرده؟

بعد طلاهارو چیکار کردن؟

هر روز تاپیک میزنه خانواده شوهرش و بد جلوه میدهد وفخش میده با مادرش طلاهایی که شوهرش خریده داده دست زنش چون بهش اعتماد داشته دزدیدن برای برادرش ماشین خریدن ،له پسره گفتن ما نبودیم دزد اومده تو خونه هم طلاهای مامانمو هم منو برده شوهرش فهمیده که دروغ گفتن درخواست طلاق داده این خانم هم تهدید کرده اگر طلاقم بدی مهریمو می زارم اجرا ،تازه مادرش پول داره شش ماه هست داره خونشون باز سازی میکنه،ولی پول داماد رو نمیده،برادرش هم مرگ و زندگی که نبوده خودش یک پراید داره براش دوباره ماشین خریدن یک ساله طلاها رو دزدیدن از اون موقع کلی قیمت طلا تغییر کرده

دزدیدن برای برادرش ماشین خریدن یک سال بیشتره ولی شوهرش تو تیر ماه متوجه شده خودشون دزدیدن و درخواست طلاق داده،یک طرفه می‌ره به قاضی اینجا، مادرشوهر  وشوهر فحش بخورن

ماشین های برادرت رو بفروش،یکی از خونه های مادرت رو بفروش،طلاهای مادرت رو بفروش

وای خدای من

این مرد که دیگه هرگز دلش با اینا صاف نمیشه هرگز!

بدترین نارو رو به داماد زدن!

انگار دیگه هیشکی بلد نیس طلاهای دختر عقدیشو برداره بگه دزد برده

مگه هنوزم هست از این زندگیا 😐

بیچاره پسره...

با چه امید و آرزویی طلاهارو خریده. حتما زیادم بوده که پارسال پول یه ماشین شده. شاید میشد الان باهاش خونه بخره