مامانم بود زندگی هممونو تحت تاثیر قرار داد چنننند سال طول کشید ب خودم اومدم گفتم تااااکعیییی قراره بگی مادر ندارمو فلان وغصه بخوری ک اگه داشتم فلان میشد الان ک نداری زنرگیت اینه ..ی روز نشستم باخودم حرف زدم واقعا و قبول کردم زندگی من الان اینه ..روپای خودم وایستادم گفتم تازمانی ک انقدر قوی نشدی ک خودت تنها از پسش برنیای بچه نمیاری .. بعد ۸ سال بچه اوردم خدای مهربونم لطف کرد وبهم پسر داد هرچی ک خدا بهم بده میدونم ب صلاحمه .. تک وتنها باتمام عشق وقدرت بزرگش میکنم ۴۰ روزشه و همیشه ب خدا میگم من مادر نداشتم تو برام مادری کن خدایی کن جوردیگه ای هوامو داشته باش ..همیشه وجودشو حس کردم الاهی شکر خدایا هرچی شرتتو بجا بیارم کمه
لطفا ی صلوات برای شادی روحش بفرستید اگ فرستادید لایک کنید ازهمه شماممنونم ک مادری کردید ی عده تون همیشه کمکم کردید حالمو پرسیدید اینجا دمتون گرم