وااای واقعا خسته شدم فوق العاده خاله زنک مثلا میشینه راجبه دخترخاله دختردایی های من صحبت میکنه وقتی من باهاش همکاری نمیکنم تو صحبت عصبی میشه تبدیلش میکنه به دعوا میگه چرا هیچی نمیگی با سکوتت داری ازشون دفاع میکنی تو دورویی تو فلانی حرف میزنم خوشس میاد شر میخوابه نمیزنم اینجوری میگه ازش حالم بهم میخوره اصلا مردانگی نداره چندساله باهم رابطه ندارییم فقط میگه مامانم میگه فقط مامانم درست میگه برادراش نظرشون اینه که مادرشون زندگی خراب کنه ازش کشیدن رفتن این با برادراهای خودشم لجه میگه برادرام بمیرنم برام مهم نیست چون برادراش مثله این خودشیرین مادرشون نیستن میگه اونا باید زناشونو ول کنن بخاطر مادرم به نظرتون این آدم سالمه