من 12سا کمتر بود سنم
تو ساختمونمون ی پیر زن بود کلا دو طبقه بود صاحب خونه هم بود
ما برای ثوابش گاهی خریداشو میکردیم بعضی شبا میرفتم پیشش میخوابیدم ک نترسه
ولی تا کوچیک تذین شیطونی میکردم میزد روی سینش میگفت خیر از جونیت نبینی الهی سیاه بخت بشی سیدم بود
الان من خیر از جونیم ندیدم کجاییی ک ببینی؟؟ بخاطر ی شیطنت ریز چقدر نفرینم میکردی 😭
الان کجاییی بببین خیر از جونیم ندیدم
من بخشیدمت کاش توهم منو ببخشی من بچه بودم (: