صبح ساعت های 6 بود رفتم حیاط پشتی
دیدم یه دونه یاکریم ( قمری) پروازکرد اومد اینجا نشت و تکون نخورد
گفتم نکنه زخمی شده و نمی تونه پرواز کنه
لباس بابا رو آوردم داخل و خونه و برگشتم
بهش نزدیک شدم پرواز کرد یه متر اون طرف تر
نشت
دوباره بهش نزدیک شدم هنوز مطمئن نبودم که زخمی هست یا نه
دوباره پرواز کرد رفت رو شاخه درخت تقریبا دومتر
تونست پرواز کنه
لبخند زدم مطمئن شدم سالم فقط داره پرواز کردن
رو یاد می گیره😍
برگشت یه گوشته نشستم یه دقیقه بعد مادرش هم اومد باهم دیگه شروع کردن
از روی درخت باهم پرواز می کردن روی زمین
دوبارع می رفتن روی دیوار
دوباره روی درخت
من شاهد پرواز یه مامان با بچه اش بودم
من فقط لذت می بردم و پلک نمی زدم😄
حتی پرنده ها هم بلدن چطوری با بچه هاشون
رفتار کنن..
کاش بعضی والدیو هم از پرنده ها یاد بگیرن
+ از صبح نتمون قطع بود برای همین الان تاپیک
گذاشتم