من روز اول ک از شوهرم شماره گرفتم چون با ی موتور خفن بود اصلآ قیافشو نگاه نکردم 😅😅😅بد قرار گذاشتیم بااون موتور نیمد سر قرار من از دور قیافشو دیدم اومدم برگردم یهو دیدم منو دید اگه برمیگشم خیلی زشت میشد ناچارآ رفتم اول ک دیدم مثل بقیه پسرا دستشو دراز نکرد سریع دست بده خوشم اومد اما گفتم ولش کن خیلی قیافش ناجوره نمیارزه بد دیدم منو برد ی کافه خیلی لاکچری باز وسوسم کرد بد دیدم کلآ ب من نگاه نمیکنه برخلاف همه پسرا ک میخاستن قورتم بدن دیگه قید قیافشو زدم و موندم باهاش الانم جوجمون کنارمون خوابه
۴ خواستگار داشتم هر ۴ تاش چشم سبز رد میکردم ...خدا خدا کردم این یکی چشم سبز یا آبی نباشه...خدا رو شکر چشم قهوه ایی هست
البته الان که فکر میکنم اگه با اون چشم سبزا ازدواج میکردم احتمالا الان بچه هام بور و چشم رنگی بودن
وای یعنی میشه،همسر منم باب دلم باشه قیافش
از دید من خوشتیپ و تو دل برو باشه
اصلا با تصوراتم یکی نبود جوری که اولین بار عکسش و دیدم خوشم نیومد ولی حضوری به دلم نشست کلا و الانم دوسش دارم و برام اصلا چهرش مهم نیست نه اینکه زشت باشه اونی که تو فکرم بود نشد.:)
جالب نبود خیلی لاغر و استخونی بود قدشم بلند.. البته خودمم لاغر بودم بعد اصن ن خودش ن مادر و خواهرای آشغالش توی خرید لباس راهنماییش نمیکردن البته سلیقه هم نداشتن
بعد ک باهم ازدواج کردیم خودم براش لباسای مناسب خریدم تغذیه اشم درست کردم الان خیلی خوب شده
قربونش برم بهتر از اون چیزی بود که فکرشو میکردم😂
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
