راسته میگن دست خائن رو میشه هرچقدرم که بگذره باز لو میره
چند وقت پیش یکی از اشناها به بابام گفته بود که دامادتون دنبال خونه میگرده
بابام اومد خونه به ما گفت فکر کنم میخوان خونشو عوض کنن
امروز من احمق من خرر من خنگگ از همه جا بی خبر
از عمم پرسیدم میخواین خونتونو عوض کنید؟ یهو عمم زیر گریه زد😭😭 بهم گفت که شوهرش چند ساله با یه زنی در ارتباطه و خیلی معذرت میخوام بابت گفتنش واقعا شرمندم حلالم کنید ، باهاش رابطه جنسی داره میگه شبا میزاره میره پیش اون و اصلا خونه نمیاد😔😔
عمم یه دختر کلاس نهمی داره ، اینقد شوکه شدم اینقد گریه کردم نفسم بالا نمیاد ، میترسم عمم خودشو بکشه😭😭
نمیدونم به بابام بگم یا نگم؟؟😔😔
عمم میگفت اصلا بهمون نمیرسه بی توجهی و بداخلاقی میکنه ، گیر الکی میده همش میره پیش اون😔
دلش خیلی شکسته😭
عمم گفت خواهرشوهراش و برادرشوهراش همه خبر دارن و به شوهرش گفتن اگه بخوای با اون دختره ازدواج کنی دیگه باهات حرف نمی زنیم و دیگه از ما نیستی
عمم میگه حتی اینقد مخ شوهرشو زده که اره من دخترتو بزرگ میکنم خیالت راحت ..
کاش عمم طلاق بگیره روحیش بدتر خراب نشه😔
راه حل درست چیه؟ اگه به بابام بفهمه حتما عممو نجات میده😢