آخی 🥺 عزیزم
میدونی چیه ما از اون خونه دیشب اومدیم خونه خودمون یکی دوبار با شوهرم دعوا کردیم و من زود گریه میکنم زدم زیر گریه خونه هم دو طبقه بود طبقه پایین صاحبخانه بود
دیشب یکی از کلید هارو دادیم به صاحبخانه یکیش دست خودمون که بقیه وسیله هارو ببریم
و شیشه های خالی مشروب رو دیده بود زنگ زد به شوهرم گفت که آقای فلانی میبردین بقیه وسیله هارو لطفاً اینارو هم ببرید
و همین چیزا خوردنشون باعث میشه کم حوصله بشید و چندباری صدای گریه خانومتون رو شنیدم
و دخترم هنوز هم زنگ میزنه حال خانومتون رو میپرسه 😬😬 خیلی خجالت کشیدم