آقا من یادم نمیاد دیروز بود یا پریروز
خواب دختر عموی مامانمو دیدم ما دخترشو گرفتیم برا داداشم بعد الان سه ساله دارن طلاق میگیرن نه اونا تموم میکنن نه داداشمو بابام به هر حال بگذریم
خواب دیدم همه نشستیم یه جا بعد همه سیاه پوشیدن یه لحظه دیدم پسرش خیلییی بد داره گریه میکنه اینطوری که پسرش گریه میکرد اما خودش و دختر نه فقط کنار پسره نشسته بودن
بعد دست منو گرفت گفت به مامانت بگو برا من یادم نیست گفت ۱۰ تا ۱۰۰ تا یادم نیست اصلا صلوات بفرسته
همونجا از خواب پریدم کسی میتونه بگه تعبیرش چیه؟به مامانم بگم یا نه صلوات بد نباشه این بفرسته مشکلاتمون بیشتر شه؟