2777
2789
عنوان

شوهرم پدر و مادرمو برده وسط بیابون من

| مشاهده متن کامل بحث + 602 بازدید | 29 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

پس کو توضیحات؟

چه توضیحاتی عزیزم

😬😬😬😬

وقتی پیام دادی و جوابتوندادم بدون ترجیح دادم بامغززنگ زده ات  بحث نکنم چون فهمیدم با خوک نمیشه کشتی گرفت پس پیام ات بی جواب موند بدون از چیه ...
رسم ما اینه که سیسمونی رو خانواده دختر میدن وضع مالی خانوادمم خیلی بده در حد تنانشون یه سیسمونی برام ...

این سیسمونی دیگه چه کوفتیه 

عشق وحال و فامیلی وبچه مال تو و همسرت بعد پدرت قسط بده تا آخر عمر!عه

آرزو میکنم اگه توی رابطه‌ای رفتید، بی ارزش نشید، سبک شمرده نشید، تحقیر نشید، گزینه چندم نشید، اون آدم عاشق تره و ضعیف تره نشید، امیدوارم حیف نشید‌.

رسم ما اینه که سیسمونی رو خانواده دختر میدن وضع مالی خانوادمم خیلی بده در حد تنانشون یه سیسمونی برام ...

چقدر رسم مزخرفیه بچه مال یکی دیگس جازیه با خانواده بدبخت دختر خب چیشد بعدش عزیزم

این سیسمونی دیگه چه کوفتیه عشق وحال و فامیلی وبچه مال تو و همسرت بعد پدرت قسط بده تا آخر عمر!عه

دیگه رسمه چی بگم خریدن

بعد شوهرم خیلی رو جزئیات حساسه وقتی دید کمد نداره دغر زد و بلند بلند حرف میزد با من منم هورمونام اونایی که زایمان کردن میدونن اولا خیلی بدتره سر هر چیزی گریه میکنی شروع کردم به گریه کردن 

شوهرمم هی دلداریم میداد 

البته قبلتر از اونم بگم که من زایمان کردنی بخاطر مشکل اعصاب مامانم به به خانواده خودم نگفته بودم میرم زایمان کنم اونا هم سرلج و لجبازی بهم تو بیمارستان سر نزدن

حالا شوهرم هم سر نزدنشونو هم کمد بچه رو هم گریه کردنای منو ریخته تو دلش 

امشب اسم بچه رو تو گوشش گفتن مامانمو داشته میبرده خونه بابامو جلوی در میبینه جفتشونو سوار میکنه میبره وسط بیابون سه تایی باهم دعوا و داد و بیداد که چرا منو اذیت میکنن

تبریک

1
5
10
15
20
25
30
35
40

  

دیگه رسمه چی بگم خریدنبعد شوهرم خیلی رو جزئیات حساسه وقتی دید کمد نداره دغر زد و بلند بلند حرف میزد ...

بگو فعلا که تو اذیتم میکنی نه اونا

مامان بابات راجع به سر نزدن اشتباه کردن

راجع به کمد خریدنم اشتباه کردن باید یه سکه ۳ ۴میلیونی می‌خریدند میگفتن بفرما دخترم این هدیه ما وتمام!

سیسمونی کلا نمیدادن آقای حساس خودش تشریف می‌برد میخرید

آرزو میکنم اگه توی رابطه‌ای رفتید، بی ارزش نشید، سبک شمرده نشید، تحقیر نشید، گزینه چندم نشید، اون آدم عاشق تره و ضعیف تره نشید، امیدوارم حیف نشید‌.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792