من ی شب خواب میدیدم با خانواده م جایی بودیم بعدش داشتن بمب میزدن ما همه فرار کردیم رفتیم سکایی پناه گرفتیم ولی بابام نمیومد من همش نگرانش بودم هرچی میگفتم بابا بیا اینجا بیرون الان بمب میزنن اتفاقی نیفته واست ...نمیومد
الان بدون اینکه من برای زن عموم همچین خوابی رو گفته باشم زن عموم گفت همچین خواب بدی دیده
در مورد بابام ...بابام ی گرفتاری براش پیش اومده تعبیر این خوابا چیه آخه