مامانم اینا هردفله بیان دستاشون پره یعنی حوری که چند وقت پیش زنگ زدن برات مانتو خریدیم بیاریم حلو در بدیم که منگفتم حال ندارم پ.ریود شده بودم درد داشتم شوهرم گفت چرااا گفتی نیاین بزار وسیله بخره بیاره بخوریم و اینا ک گفتم باش اومدن برام کمربند پریودی هریدن کباب و میوه و مرغ و لباس و ...
خلاصه ک اینجوری میان ولی مادرشوهرم نه
قرارم بود یبار دعوتشون بکنیم مادرمو با خواهرم که ن موزی ن کبابی ن دوغ نوشابه ای هیچی دیگ ن سالادی
ولی قرار بود مامانش بیاد کلا ۲ نفرن ۳ تا مرغ خرید که کباب بکنه ۲ تا نوشابه ۲ تا دوغ قرار بود موز دونه ای بخریم چون گرون بود بیستا موز خرید😑منم خیلی ناراحت شدم
بعد من امروز از ۶ دانشگام تا برسم خونه ۸ ۹ شبه فرداهم اینا میان خودشم سرکاره من تازه یکم ناخن یاد گرفتممیگفت مامانم گفت برام ناخن بکار بکارا گناه داره گفتم اخه پسرخوب من بدبخت گناه ندارم؟پشتشو کرد خابید ناراحت شد