عقدیم دارم جدا میشم،حتی پیامهای خیانتشو رو گوشیش دیده بودم باز مگیفت مال دوستمه و بازم داشت مرخاش میکرد،سر هرچیز بی اهمیتی این پرخاش شدید بود مثلا چرا دستمال کاغذیت موند روفرش،چرا برام میوه برنداشتی سر هرچی ...فحش نمیدادا ولی دندوناشو روهم فشار میداد یا چشماشو گرد میکرد بعد یهو با عصبانیت بلند میشد یا بیرون بودیم ترسناک رانندگی میکرد تو این شرایط...البته دوبارم فحش داد تو همین دوران عقد،بعد تنها بودیم یا مهمونی براش فرق نمیکرد تو مهمونیم یه گوشه گیر میاورد این پرخاشو میکرد،بعد به موازات این رفتارا یه عاشق مهربون بود
یعنی جوری از لحاظ روانی گم شده بودم ک این اخریا مثل یه بچه ای شده بودم ک یه سرا از ترس حواسم بود ک مبادا کار اشتباهی بکنم ک این عصبانی بشه
این اخریا یه کش نازک انداخته بودم دور مچم وقتی پیشم بود ته دستمال کاغذیمو گیر میدادم بهش ک نکنه جایی حواسم نباشه دستنالم بیفته یا برش ندارم عصبانی شه🫠😟