2777
2789
عنوان

واقعا عجب آدمایی پیدا میشن

123 بازدید | 18 پست

ما مغازه داریم اصلا نسیه جنس نمیدیم

یه خانمه بود بچش هم مدرسه ای دخترم بود


گفت چند دست لباس میبرم امروز عصر شوهرم پول میزنه


یک هفته گذشت زنگ زدم بهش

💔

ادامه سریال در آنچه خواهید دید.... 


🩷سزاموئید=اصطلاح آناتومیکال برای استخوان های کنجدی بدن؛الهام گرفته از جثهٔ ریزنقشم(اردیبهشت 1403)|| من تنهاییام رو کشیدم،حسرتام رو خوردم،حس مضخرف ناکافی بودن رو بیشتر از هرکسی از نبودنات و نخواستنات تجربه کردم،فرصتام رو هم دادم،دیگه درست هم بشی و بیای سراغم منم که دیگه "نمیخوام".(29فروردین1404)||من تمام خاطراتی که حتی در ذهنم از تو داشتم را پاک کردم دیگر تمایلی برای فکرکردن به آنها ندارم، خاطرات خوبت حسرت و نفس عمیقی را در من زنده میکند و خاطرات بد ات نفرت و دل شکستگی را، هیچکدامشان را نمیخواهم یادآوری کنم، از تو برای من فقط یک حس به جا مانده، یک حس قدیمی و کمرنگ که گه گداری از دلم میگذرد... (10تیر 1404)|| فکرمیکردم از تو درمان شده ام، مثل مخدری که از خون بیرون میرود. خواستم بنویسم سم، دلم نیامد. هم آینده ای برایمان وجود ندارد و هم ترک عادت فکرکردن به تو برایم غیرممکن شده است. هم نمی‌خواهم برگردی و هم دلم برایت تنگ شده، نمی‌دانم اگر دوباره پیغامی از تو بگیرم چه حسی خواهم داشت(27 تیر 1404)|| پس از تو، دیگر پذیرش نبودن ها، رفتن ها و پذیرش اینکه انسان ها نا امید کننده اند برایم راحت تر است (16شهریور1404)||

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

با یه لحن بدی 

زنگ زد گفت انقدر زدم حسابو تسویه کن

گفتم ۲۰۰ کم زدین 

گفت دیگه قرار نیس پولی ب کسی بدم همونم ک دادم زیاد بود . حساب رو خط بزن 

گفتم من تخفیف رو داده بودم خودم ب خانمتون 

گفت ب هر حال من پول دیگه نمیدم

من میرم کار میکنم و زحمت میکشم حقوقم کمه

تو ک داری لباس میاری میفروشی مفت مفت پول میگیری هیچ کاری نمیکنی

💔

مردم چجوری پول حروم میخورن کوفتش بشع

اصلابخدا صبح تا حالا شوکه ام

اون ۲۰۰ تومن گیرم ضرر 

کنار بقیه ضرر ها 

این طلبکار من بود😐صبح اول صبح اعصابمو خورد کرد با این حرفاش

💔

اصلابخدا صبح تا حالا شوکه اماون ۲۰۰ تومن گیرم ضرر کنار بقیه ضرر ها این طلبکار من بود😐صبح اول صبح اع ...

ولش کن ازین سلیطه ها بوده. فک کن صدقه سر بچه هات دادی

عزیزم من الان دارم با لشگر غم می جنگم لطفا فردا بهم زنگ بزن 

ولش کن ازین سلیطه ها بوده. فک کن صدقه سر بچه هات دادی

اون ک ب قول شما صدقه سر بچه ها 

انقدر ضرر دادم اینم کنارش

ولی خب اصلا شوکه شدم😅چجوری برعکس شد من باید طلبکار بودم اون طلبکار شد

💔

با یه لحن بدی زنگ زد گفت انقدر زدم حسابو تسویه کنگفتم ۲۰۰ کم زدین گفت دیگه قرار نیس پولی ب کسی بدم ه ...


حقته

نباید نسیه بدی، کسی از بی لباسی نمرده که بخوای نسیه بدی و دلت بسوزه

🩷سزاموئید=اصطلاح آناتومیکال برای استخوان های کنجدی بدن؛الهام گرفته از جثهٔ ریزنقشم(اردیبهشت 1403)|| من تنهاییام رو کشیدم،حسرتام رو خوردم،حس مضخرف ناکافی بودن رو بیشتر از هرکسی از نبودنات و نخواستنات تجربه کردم،فرصتام رو هم دادم،دیگه درست هم بشی و بیای سراغم منم که دیگه "نمیخوام".(29فروردین1404)||من تمام خاطراتی که حتی در ذهنم از تو داشتم را پاک کردم دیگر تمایلی برای فکرکردن به آنها ندارم، خاطرات خوبت حسرت و نفس عمیقی را در من زنده میکند و خاطرات بد ات نفرت و دل شکستگی را، هیچکدامشان را نمیخواهم یادآوری کنم، از تو برای من فقط یک حس به جا مانده، یک حس قدیمی و کمرنگ که گه گداری از دلم میگذرد... (10تیر 1404)|| فکرمیکردم از تو درمان شده ام، مثل مخدری که از خون بیرون میرود. خواستم بنویسم سم، دلم نیامد. هم آینده ای برایمان وجود ندارد و هم ترک عادت فکرکردن به تو برایم غیرممکن شده است. هم نمی‌خواهم برگردی و هم دلم برایت تنگ شده، نمی‌دانم اگر دوباره پیغامی از تو بگیرم چه حسی خواهم داشت(27 تیر 1404)|| پس از تو، دیگر پذیرش نبودن ها، رفتن ها و پذیرش اینکه انسان ها نا امید کننده اند برایم راحت تر است (16شهریور1404)||

حقتهنباید نسیه بدی، کسی از بی لباسی نمرده که بخوای نسیه بدی و دلت بسوزه

اره واقعا 

ساعت ۱ بود 

گفت شوهرم ساعت ۳ و ۴ میریزه پولشو

من ب حساب اینکه آدم حسابیه دادم و رودربایسی

😐ولی باید پشت دستمو داغ کنم واقعا دیگه رو دربایسی نکنم

💔

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792