واقعا خیلی آدم مزخرف و رومخیه و زیاد به من ضربه زده
اومدمم فاصله بگیرم به شوهرم گفته میخواد مارو ازهم جدا کنه
اینجاهم که شوهرم دید چقدر به من ضربه زد و طرف اونو گرفت دیگه خوشم ازش نمیاد واقعا نمیتونم دیگه
باهاش زندگی کنم
فکر کنم مریضی ذهنی گرفتم😔ازدسشون
هرروز گریه میکنم بخاطر کار شوهرم
و نگران بچمم چون بار دارم
تو بارداری هم ول نمیکنن؟؟ اه حالم از مرد بچه ننه بهم میخوره
وقتی میاد خونتون نباش بگو مستونی بری وبیاد اما بدون حضور من
بارداری و طرف تورو نمیگیره؟ طرف خواهرش ؟ احیانا نباید شما اولویت زندگیش باشید!! خدایی با چه عقلی ازدواج میکنین شماهاا
این حجم از تنفر چرا قبل از بارداری طلاق نگرفتی؟؟
بخاطر دوران بارداری هست این حس هات
توى يه آپارتمانيد؟
فکر کنم تقریبا همه خانمها موقع بارداری و زایمان یکبار تصمیم به طلاق می‌گیرن. ولی کاملا طبیعیه هورمون‌ها به شدت به هم می‌ریزه و مشکلات کوچیک الکی بزرگ می‌شن.
خواهر شوهر اصن کی هست که تو بخوای کل روز ذهنت رو درگیرش کنی؟!
میفهمم منم اینطور بودم الان آنقدر برام بی ارزش هستن که به چشمم نمیان حتی روابطشون. فقط خودمو از دو طرف محروم کردم .الان شوهرم حالش بده دیگه ولی من مپبرام مهم نیست
درکت میکنم وقتی هم ادم یاردار باشه همه چی رو بدتر ناراحتش میکنه منم یه خواهر شوهر دارم از فضولیو متلک دو به هم زنی کم نداره دیگه خیلی کم میبینمش وگاهی متلک میندازم بهش خودشو جمع میکنه
