هییییی
خودش منو که دید اولین بار شروع کرد توجه و نگاه غیر مستقیم...همسایه خونه پدربزرگمن
چند باری به بهونه عیادتی ختمی میمود خونه پدربزرگم...
اونجام رفتارش توجه آمیز بود...خلاصه منم علاقه مند شدم یه نیمچه ای بهش...چون رفتارش جوری بود شک نداشتم حسی بهم داره
پسره واقعا تایپم بود..چش ابرو مشکی..خوش صحبت....قد بلند...شغل اداری خوب...
اما فهمیدم ۴ ساله تو رابطش و با دختره قصدشون جدیه😐
اینم شانس من...فک میکردم دو طرفه علاقه مند شدم....
اصن پشمام ریخته از رفتارای اون پسر...وقتی فهمیدم تو راتبطست...تمام توجه هاش بهم برام سوال شد
اینم شانس من