خواهر نامزدم همسایه هستیم ازدواج کرده دیروز صبح زنگم زد گفت اینجایی که قبلا رفتم چهار ساعت وایستادم الان نیرو میخان مرده زنگ زده اون فقط یک روز رفت چهار ساعت اومد دیگه نرفت گفت گفتن کارش نیست
الان دیروز گفت بیا بریم رفتیم حرف زدیم خود صاحب کار نبود پسرش بود که 19 اینها داره بعد یکی سوله بزرگ بود با دوتا دستگاه ک باید وایسی یعنی منو خواهر نامزدم اون پسره باباشم اگه فردا بیاد اونجا هستیم نمیدونم چیکار کنم برم یا نرم امروز که رفتیم دوتا زن اونجا شیفت صبح بودن روز اولشون بود
میترسم آخه ما دوتا زنیم جونیم هیچ شاگرد دیگه ای نیست 😐