چندماهه دوستیم رابطه راهه دوره با ۹ساعت فاصله چند هفته پیش امتحانش کردم چت کرد هی میگف آشنایی و بیا ویدئو کال و خلاثه ولی پا نداد آخرم بلاک کرد کلی دعوا کردیم ک چرا چت کردی و میگف فهمیدم تویی و خلاصه سرد شدیم ی مدت من گیر میدادم اون عصبی میشد و تا جایی رسید ک گف حالم خوب نیس ی مدت بهتره تو حال خودم باشم خوب شدم میام
منم دیگه پیام ندادم ی هفته گذشت و دیدم زنگاش شروع شد گفتم جواب نمیدم دیگه بره پی کارش
دو سه روزی زنگید و جواب ندادم یبار با خط دوستش زنگید یکم بحث کردیم گفتم مگه مسخره توام هی بری بیای و گفت باشه قطع نکن ی زحمتی داشتم برات گف ی چیزی فرستادم فردا صبح میرسه برو بگیر فلان جا گفتم من صبح کلاس دارم نمیتونم تا ظهر
گفت عه خب پس ولش کن نمیفرستم دیگه و خدافظی کرد صبح پاشدم رفتم کلاس و دیدم دم دانشگاه رگباری میزنگه هی ردی دادم باز زد سایلنت کردم گذاشتم تو کیفم اومدم برم یکی از پشت صدام زد صدای خودش بود با کرک و پر ریخته برگشتم پشتمو نگاه کردم دیدم بله خودشه اصلا دهنم وا مونده بود عین مجسمه خشک شده بودم
گفت ها با من قهر میکنی دیدی اومدم و پیدات کردم حالا بیا اشتی😢😢