2777
2789
عنوان

واقعا دلخوشی ما دخترا مامانمونه

| مشاهده متن کامل بحث + 812 بازدید | 81 پست
خدابیامرزتش عزیزدلم ببخش با این تاپیک باعث ناراحتیت شدم

خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه💐💐

نه ناراحت نشدم

خدایا هرکس هرچیزی برای من خواست اول همون چیزو به خودش بده🤲🏻 من از همونام که نه مذهبیا قبولشون دارن نه غیرمذهبیا ترکیبی و حد وسطم😊 با بحث کردن با من نمیتونی عقاید و نظرات منو عوض کنی اگه دیدی تو بحثی جوابتو ندادم بدون در حدی نبودی که جوابتو بدم😏 

مادر منم موقع مریضی‌هاش فقط یادش میوفته که دختر داره یا وقتی بابام مریض بود میگفت وظیفه‌ی دختراس بیا ...

من میگم نرو بهش سر نزن حتی طلاهاشم داد داییم باز مامانم دلش نمیاد 

کلا اروممم ولی تو تاپیکم بخوای سر ب سرم بزاری میشورم میزارمت کنار

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خدابیامرزتش عزیزدلم ببخش باعث ناراحتیت شدک

نه  عزیزم

خدا مادرت  نگه  داره  برات

خوشحالم   که   باهاش  خوشحالی

منم  امید دارم    بالاخره  یکروز  میبینمش...

گر قیامت ، قصه باشد

من کجا بینم تو را؟؟؟؟

حالا اسی بنده خدا اومد یکم از حال خوبش گفت 

چقدر همه اه و ناله راجب مادرشون 

به بنده خدا عذاب وجدان می‌دین چرا 

لطفاً حمله نکنید من خودم از 12 سالگی سایه مادر بالا سرم نبوده

اما عمیقأ خوشحال میشم وقتی کسی از رابطه ش با پدر و مادرش راضی باشه 

 من چون با برادر و خواهرم سن هامون نزدیک بود و اونا کوچیک تر بودن مادرم نمیدونم نمیرسید یا بلد نبود خیلی صمیمی نبود باهام هیچ وقت.

خیلی مهربونه ها مثلا همیشه حتی الان که دوتا بچه دارم لقمه میگیره برامون .هر غذای خوشمزه ای که بپزه سهم مارو برمیداره حتما.

وقتی اونجاییم  به زور هر نوع خوراکی که داره میاره و میوه پوست میگیره آجیل پاک میکنه میگه باید بخورید.

اما توی سن نوجوونی و کودکی هیچوقت درست و حسابی بغلم نکرد

هیچوقت احساس صمیمیت نکردم که بخوام باهاش دردل کنم.


اگر هم چیزی می فهمید به پدرم میگفت و بقیه میگفت.


هیچوقت در مورد بلوغ و پریود و اینا باهام حرف نزد.


این باعث شده الان که میخواد باهام صمیمی باشه من یه گاردی نسبت بهش داشته باشم. که باعث عذاب وجدانم شده.


اما اصلا نمی تونم روش حساب کنم.


خیلی حس بدیه.


چون خیلی به بچه هام محبت میکنه.


انگار مادرم دوست داشتن و محبت رو توی غذای خوب و خوردن میدید و میبینه.


محبتشو اونجوری نشون میده.

قطعا کمبود داشته و حال روحی خوبی نداشته

نه والا مادر من یدونه بچه بود اینو تو پر قو بزرگش کردن خودش هزار بار میگفت مادرش به بهترین نحو ممکن اینو بزرگ کرده 

من نمیدونم خدا ببخشش برای من ک مهم نیست 

🥰🤗 عاشق این دوتا استیکرم

مامان منم طرف پسراشه میگه دلم برا اینا میسوزه ارث بیشتری باید ببرن

مادر من میگه کلا ارث مال پسرامه😁 اگه هم یه چیزی بگیم سریع خودشو میزنه به غش کردن و از حال رفتن ارثیه‌ی پدریم پول کمی نیست ولی من که جرات ندارم برم طلب ارث کنم خودشو میزنه به داد و هوار و غش الانم یکی از برادرم مفت مغازه‌ی بابامو دست گرفته 

مادر من میگه کلا ارث مال پسرامه😁 اگه هم یه چیزی بگیم سریع خودشو میزنه به غش کردن و از حال رفتن ارثی ...

منم برادرم موقع نامزدیش اومد بابامو مجبور کرد دوتا مغازه و یه خونه رو داد به داداشام پدرم گفت خونه مال دخترا، خدا رحمتش کنه الان مادرم میگه نه داداشت هم باید از خونه ارث ببرن اونا هم که بی انصاف تر از مادرم ما که چیزی نمی‌گویم که مادرم ناراحت نشه اما می‌دونم داداشام حتی به سهم مساوی هم راضی نیستن و صد درصد به مشکل می خوریم من که به مادرم گفتم مامان من همینجور که تا الان به سختی یه خونه و یه ماشین قراضه خریدم بقیشم همینطور زندگی می کنم اما راضی نیستم

منم برادرم موقع نامزدیش اومد بابامو مجبور کرد دوتا مغازه و یه خونه رو داد به داداشام پدرم گفت خونه م ...

عزیزم باور کن اکثر خانواده های ایرانی مال و اموال رو میدن به پسرشون مطمعنم به ما هم نمیدن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز