مادرم هیچ اون مهربون بود همیسه بهترین مادر دنیا بود ولی بابام ی کار کرد از جنس خود متنفر بشم
اینقد سرکوبم کرد
نه حق ارایش داشتم ن بیرون رفتن نه تیپ زدن
کلاس اموزشی نمیزاشت برم
حرف میزدم منو ضایع میکرد ک کسی از تو نظر نخواست و الان بخوام تو جمع حرفی بزنم صدبار تو مغزم تکرار میکنم اخرم حرفمو نمیزنم اینقد کمبود اعتماد بنفس دارم