هرک از کوچه ی تنهایی ما میگذرد ب هوای هوسی هم ک شده سرکی میکشد و میگذرد
...
خنده ی تلخ من از گریه غم انگیزترست کارم از گریه گذشتست ب ان میخندم
...
خورد و خمیرم فقط همین
کم ماندست ک بی تو بمیرم فقط همین
ازهرچه هست و نیست گذشتم ولی هنوز
درمرز چشمهای تو گیرم فقط همین
...
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده ام
کوه ناهموار را هموار کردن سخت نیست
حرف نا هموار را هموار کردن مشکل است
گفتم ارعاشق شوم،گاهی غمی خواهم کشید
من چه دانستم که بار عالمی خواهم کشید
تا خدا یار است با سلطان مپیچ
گر خدا برگشت صد سلطان به هیچ
هله نومید نباشی که تو را یار براند!
گرت امروز براند نه که فردات نخواند
در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آنجا
ز پس صبر تو را او به سر صدر نشاند
و اگر بر تو ببندد همه ره ها و گذر ها...
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند.
به سراغ من اگر می ایید نرم و آهسته بیایید
مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
20 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
