خانواده شوهرم جلو ادم خیلی حرمت گیرن زبان چرب و نرمی دارن ولی کلا حرفاشون با من درروغه . ی روده راست تو. شکم ندارن منم بدم میاد خر فرضمم کنن . چندوقت پیش گفتم ب خواهرشوهرم گفتم اینستاتو داری؟ میدونم داشت و فعال بود گفت ن ندارم خارج شدم رمزش یادم رفته . بعد من درخواست دادم بعد چند وقت امشب قبول کرد بود دید بود منم انفالو کرد بود سری . شاید خوشش نیاد ولی اینک منو خر بدونه بدم میاد حقیقتا . این ی چیز مزخرفه مهمم نیس ولی واقعا خسته شدم از دروغاشون از کوچک تا بزرگ . همه هم به به دارن بخاطر خانواده شوهرم چون زبان چربی دارن و بامن خوبن ولی پشت سر میخوان سر ب تنم نباشه . حرصم گرفته از کارها و دروغاشون بنظرتون بگم بهش؟ فکر نکنن در این حد احمقم
تو هم مثل خودشون باش
مثلا هر سوالی ازت پرسیدن بگو نمیدونم
هرچی خریدی بهشون نشون نده
هرکی هرچی بهت گفت کف دست اونا نزار
سرد و باسیاست باش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
