تولد دوستم نزدیک هستش من با دوسپسرش داشتم برنامه ریزی میکردم کلی حرف زدیم و اینا
سلام احوالپرسیمون ایناها همه صمیمی بود
بعد شوهر دوستم گفتش بیا پیامای مربوط به تولد و پاک کنیم که یک وقت فلانی از تو گوشیمون نبینه
منم گفتم باشه
پاک کردیم موند در حد سلام و خوبی چخبر و اینا
تا اینکه قرار بود یک متن عاشقانه بفرسته برای روی کیک
شوهرم کنارم بود یکهو نوتیف پیامشو دید
اینم پشت هم داشت متن کوتاه عاشقانه میفرستاد تا من انتخاب کنم بفرستم برای شیرنی فروش
واقعا نمیدونم چجوری ثابت کنم
شوهرم وقتی دید شروع به داد و بی داد کرد و عربده کشیو و اینا بعدشم از خونه زد بیرون
اومد نمیدونم چی بگم
نره ابرومو ببره