2777
2789

من به شدت عاشق شوهرم بودم

انقدر که به جونون رسیده بودم


دیدم ااا همش داره سنگ خواهرش به سینه میزنه

انقدر خوب رو خودم کار کردم که یک روزم نیاد خونه


پیگیرش نمیشم نصف عشقمو از دست دادم

و مدام میپرسه دوسم داری منم میگم همون قدر که تو داری

بعد میگه مگه دوست داشتن شرطیه منم میگم

همونقدر که تو داری منم دارم


ومادرش اومد خونمون انقدر عشق من به شوهرم زیاد بود که پرسیده بود زنت بهت سرد شده اونم فهمید


اره شدم چون یه مدت خواهرش ازمن پررنگ تر بود

و دیگه نمیخوام اون عشق جنون دار رو پررنگش کنم


روزیکه خواهرش اذیتم کرد و مدام گفت خواهرمه خواهرمه دیگه فهمیدم ارزش دوست داشتن زیادی نداره

🙂

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خب بجا اینکه با طعنه و کنایه حرف بزنی همینا رو ب خودش بگو

حالا آدم ک نمیاد بخاطر یه اشتباه  کوچولو طرفو دار بزنه

محبتهای همسرتون ببین

نزار رو دلت بمونه

اگه سختته حرف بزنی براش بنویس

نزار یه دلگیری باعث بشه زندگیتون از هم بپاشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792