من دوسندارم طلاق بگیرم ب هییییچ وجه حتی اسمش تنمو میلرزونه
ولی تو زندگیم ب بن بست رسیدم
انقدر فشار رومه قلبم درد میکنه دست چپم کوفتس
لاغر شدم چند روزه غیر از آبجوش نبات هیچی نمیخورم
دلم داره میترکه
جز اینجا هیچ جا و هیچ کس برا دردودل ندارم
توروخدا با دل مهربون باهام حرف بزنین
زخم زبون و اینا نزنین من خسته تر از چیزیم ک بتونم تحمل کنم
مشکلت چیه
چرا عزیزم
ای بابا
چرا اخه
عزیزم توگل به خدا کن درست میشه
یه مدت بحث نکن
تحت هر شرایطی
بزار ارامش برگرده خونتون
با این اوضاع هیچ وقت نازکش نمیشه
من اگه پشتوانه مالی داشتم همین امروز برا طلاق اقدام می کردم منتظرم سهم الارث پدریم تقسیم شه یکم جمع کنم بچه هامو بردارم برم نیم ساعت نمی تونه خودش رو نگه داره مدام غر غر لعنت به خانوادش ، دخترم میگه مامان بخدا بابا نباشه زندگیمون خیلی بهتره
خبه اینقدر از طلاق میترسی خب ناز نکن. بحث نکن.
چرا از کسی که چشماتو اشکی کرده فاصله نمیگیری؟ بکن از برو از هیچی نترس
به خانواده ها چه ارتباطی داره؟ زن و شوهر دعوا کنن ابلهان باور کن.
زندگیتو جمع کن اگه دعوایی دارین از الان به بعد بیرون از خونه برید دعوا کنید .در زندگیتونو ببندید کسی دخالت نکنه تو زندگیتون.جمع کن زندگیتو دستای تو خیلی قدرتمند تر از چیزیه که بقیه بخوان با حرفاشون زندگیتو از هم بپاشن.
