من مادرم فوت شده اون روز با پدر و برادر و بچم رفتیم سر خاک
بابام داشت به بچم میگفت نگاه این ها مردن و خاک شدن
از اون برم سر خاک داداشم که تو کوچکی مرده بود بودیم داداشم به بچم گفت این داییته
من با بابام دعوام شد گفتم نمیخواهد این چیزها رو توضیح بدی بگو این ها خوابن یا اومدیم پیاده روی اینجا بابام گفت خواب که بدتره یعنی خوابیدن روشون خاک و سنگ گذاشتن
ای خدا😭