تصور کن از زیر بارون اومدی داخل خونه دستات رو روی بخاری گرم میکنی بعد یادت میاد یه پول کوچیکی داری که بتونی با یه تاکسی بری پیش رفیقت بعد پول رو میزاری کنار شروع میکنی از یه مینبر جنگلی میری از بین برگ های قرمز و زرد و نارنجی رد میشی و میرسی پیش رفیقت بعد دستش رو میگیری مین مسیر رو باهم برمیگردین میرین خونه بعد کنار بخاری با یه قهوه این رمانتیک بازی ها رو به پایان میرسونین