یه مهمونی دعوت شدم به خاطر شوهرم که میخواست بره رفتم شخصیتشوم با من جور نیست به خاطر همین دوست نداشتم برم گفتمم نمیخوام بیام هرچی تونست بارم کرد جوری که دلم بد شکست . من ادمیم که از بوی سیگار بدم میاد مشروب نمیخورم .ولی خانم صاحبخونه دیشب همش سیگار کشید و به ما هم تعارف کرد که من گفتم اهل اینجور چیزا نیستم .. حالا شوهرم یه صحبتی شد گفت حالا اینا بدن که تو نمی خواستی بیای گفتم بد نیستن ولی به شخصیت من نمیخوره با کسی رفت و امد کنم که جلو بچم سیگار میکشه هی .. گفت طبیعیه دیگه خیلی زنا میکشن یعنی خرابن گفتم نه خراب چیه میگم درست نیست کارشون استباهه به شخصیت من جور نیست
میگه تو مشکل داری دیگه هیجا مهمونی نمیبرمت ...