از زمانی که اومدیم این شهر هر سال چند بار زلزله میاد بار اول که زلزله اومد حامله بودم ترسش بدجور افتاد تو دلم. چهار پنج سال پیش تا الان هنوز ترسش ولم نکرده. خدا شاهده 4 ساله هرشب با ترس و اضطراب میخوابم. جنگ که شد دیگه بدتر شدم. اتفاقا همین امشب یکی از بدترین شبا بود چنان ضربان قلبم بالارفت با کلی دعا و ایه الکرسی خوابم برد یهو با زلزله از خواب پریدم. مردم و زنده شدم. دیگه واقعا نمیکشم.